صدای محمد حسین مهدویان هم عایدی: باید پشت میز نشینان خود حق پندار را سر جایشان بنشانیم

به گزارش وبلاگ لاوان، هیچ وقت و در هیچ کجا، هیچ دری همیشه بر یک پاشنه نچرخیده است. این مدیران و مسوولان ولی نعمتان ما و مالکان این سرزمین و فرهنگ اش نیستند که درها را به میل خود به روی ما ببندند و باز نمایند.

صدای محمد حسین مهدویان هم عایدی: باید پشت میز نشینان خود حق پندار را سر جایشان بنشانیم

محمدحسین مهدویان، کارگردان فیلم های سینمایی لاتاری، ماجرای نیمروز، ماجرای نیمروز، ردخون و … به عدم دریافت پروانه فیلم نامه کمدی اش، در اینستاگرام خود واکنش نشان داد.

مهدویان نوشت:

اگر در بر همین پاشنه بچرخد احتمالا ما آخرین نسل از فیلم سازان ایرانی هستیم که لذت واقعی فیلم سازی را تجربه نموده ایم. سالن های پر از دیدنگر را دیده ایم. از صدای کف و سوت مردم در سرانجام فیلم هایمان لذت برده ایم. صف بستن مردم جلوی گیشه فیلم هایمان را از آن طرف خیابان دیدن نموده ایم و کیف اش را برده ایم.

اگر در بر همین پاشنه بچرخد احتمالا ما آخرین نسل از فیلم سازانی هستیم که در جشن ها و جش واره های ایرانی شادمانی نموده ایم و به تندیس ها و سیمرغ هایی که تا همین یکی دو سال پیش هنوز هم اعتباری داشته اند افتخار نموده ایم.

و اگر در بر همین پاشنه بچرخد احتمالا ما آخرین نسل از فیلم سازان ایرانی هستیم که با وجود تمام فشارها و سانسورها باز هم توانسته ایم فیلم های خودمان را بسازیم.

فیلم هایی که با همه دست کاری های آزاردهنده در نهایت هم چنان متعلق به فکر و اندیشه خودمان باشد. در هجده نوزده ماه اخیر فضای حاکم بر مدیریت سینمای ایران، در را بر پاشنه ای می چرخاند که لحظه به لحظه عرصه را تنگ تر و فضا را رعب آورتر کند. تجربه شخصی من از این دوره تلخ با توقیف فیلم سینمایی شیشلیک آغاز شد.

فیلمی که پروانه نمایش قانونی اش در تابستان سال گذشته صادر شد اما با فرمان ملوکانه مدیران تازه از راه رسیده بی هیچ شرحی بایگانی شد و هنوز هم با وجود اعتبار پروانه نمایش اش امکان اکران ندارد. اما از آن ترسناک تر این که در سه ماه گذشته با دو فیلم نامه مختلف، یک فیلم نامه جنایی و یک فیلم نامه کمدی، با تهیه نمایند گان و نویسندگان متفاوت درخواست پروانه ساخت داده ام که هر دو فیلم نامه بدون ارائه اصلاحیه و هیچ گونه شرحی رد شدند و اجازه ساخت نگرفتند. تاکید می کنم بدون ارائه هیچ شرح روشن و یا اصلاحیه های مشخصی.

در تماس با برخی از هم کاران و به خصوص فیلم سازان هم نسل خودم روایت های مشابهی از همین نوع برخورد را شنیده ام. وضعیتی که نتیجه اش جلوگیری از فیلم سازی کارگردان های موثر سینمای ایران بوده و در شرایط فعلی جامعه افقی محو و ناامید نماینده را برای سینمای عزیزمان ترسیم می نماید.

اگر در بر همین پاشنه بچرخد به زودی نفس های سرانجامی این سینمای محتضر و شما بخوانید به احتضار کشانده شده از دهان اش خارج می گردد و ما آخرین نسل از فیلم سازان ایرانی خواهیم بود که در آخرین روزهای حیات سینما لذت فیلم سازی را تجربه نموده ایم.

اما نه. هیچ وقت و در هیچ کجا، هیچ دری هم واره بر یک پاشنه نچرخیده است. این مدیران و مسوولان ولی نعمتان ما و مالکان این سرزمین و فرهنگ اش نیستند که درها را به میل خود به روی ما ببندند و باز نمایند. همه ما از این آب و خاک و از این وطن و جامعه و فرهنگ اش سهمی داریم که آن را به عنوان یک حق باز خواهیم ستاند.

هرچند به رنج و محنت. ما چاره ای نداریم جز این که برای ایران عزیزمان و فرهنگ و هنرش هم که شده، این هم وطنان پشت میزنشین و خودحق پندار را در جای واقعی شان بنشانیم و آن روز دیگر در بر این پاشنه زنگار گرفته نخواهد چرخید. و باز نسل هایی خواهند آمد که سینما را همان طور که باید تجربه می نمایند.

منبع: عصر ایران

به "صدای محمد حسین مهدویان هم عایدی: باید پشت میز نشینان خود حق پندار را سر جایشان بنشانیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "صدای محمد حسین مهدویان هم عایدی: باید پشت میز نشینان خود حق پندار را سر جایشان بنشانیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید