خیابان انقلاب خالی نمی گردد
به گزارش وبلاگ لاوان، در 22بهمن 1357، پس از پیروزی حرکتی که آن روزها انقلاب ایران نام داشت، صدها نفر از نیروهای نظامی و پلیس به طرف برج آزادی حرکت کردند و مردم نیز در راستا به آنها پیوستند و این اولین راهپیمایی بیست و دوم بهمن بود.
در همان روز اولی که جمعیت به سمت میدان آزادی به راه افتاد، مهم ترین خواسته حاضران عدم وابستگی به ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به عنوان قدرت های غرب و شرق بود.
قطار انقلاب اسلامی که آن روز به سمت آزادی حرکت کرد در این سال ها تجربه های عجیب و جدیدی پشت سر گذاشت؛ جنگ تحمیلی، فتنه های مختلف و دست درازی های جاهلانه و کوشش برای ایجاد انحراف در راستا از جمله آنها بود.
هنوز اما بعد از چهل و دو سال، مهم ترین خواست شرکت نمایندگان در راهپیمایی همان درخواست روز اول است که نشان می دهد هیچ سنگی قطار انقلاب را از راستا خود خارج نکرده است.
حالا امروز تجربه کرونا را پشت سر می گذاریم؛ تجربه ای یگانه که تا به حال از سر هیچ کشوری نگذشته است.
سرنوشت انقلابی که مردمی نباشد
در سال 2005 وقتی انقلاب مخملی اوکراین -که به انقلاب نارنجی معروف شد- حکومت مستقر را سرنگون کرد و معترضان حکومت توانستند با هر ضرب و زوری کاخ ریاست جمهوری را تسخیر نمایند هیچ کس فکر نمی کرد این به اصطلاح انقلاب ساختگی، خیلی زود دستخوش فراموشی گردد.
مردم وسط میدان بودند و با پرچم های نارنجی چنان جشن و پایکوبی ای راه انداخته بودند که تصور می شد انقلاب اوکراین تحقق یک آرزوی جمعی برای یک ملت است.
دست کم رسانه های مهم دنیای غرب، آن روز مساله را این طور نشان می دادند و خیلی ها با چشمانی روشن و اشکبار، فردا را در میدان اروپای کی یف روی دست مردم می دیدند که دارد در سرمای استخوان سوز شهر طلوع می نماید.
خاتمه ماجرا چند روز جشن و پایکوبی بود و همه پیروزمندانه به خانه های خود برگشتند. بماند که اقتصاد و وحدت ملی اوکراین هیچ گاه دوباره فرایند صعودی را تجربه نکرد، اما برای رضایت مردم از اقدامی که انجام دادند، کافی است نوار این روایت را روی دور تند بگذارید و روز پیروزی انقلاب مخملی را در سال 2006 ببینید.
میدان اروپا که روزی مرکز تجمع بخش عمده ای از مردم غرب این کشور بود، در سالگرد انقلاب حتی نتوانست یک گردهمایی فرمایشی رقم بزند و میدان خالی از مردم، خالی تر از همواره باقی ماند. این سرنوشت انقلاب های غیرمردمی یا همان کودتاهای نرم است؛ کودتاهایی که ارتش های غیرمسلح آن را ترتیب می دهند.
ما بدهکاریم
راهپیمایی روز بیست و دوم بهمن برای من یک اتفاق مهم است. همواره فکر می کنم اگر یک روز از این راستا جا بمانم یک ملاقات عظیم را از دست داده ام و سال های قبل، حتی وقتی تهران نبودم با خودم شرط می کردم در راهپیمایی همان شهری که هستم، شرکت کنم.
این حاصل یک حافظه تاریخی است. همواره فکر می کنم اگر خیابان انقلاب را خالی کنم رودخانه ای که نهال آزادی را با حرکت زلال مردم آبیاری می نماید، خالی می گردد و معلوم نیست جای مردم را کدام مار سیاهی پر کند و میدان آزادی را ببلعد.
انقلاب، حاصل دسترنج پدران ما نبود. ما هم اگر بودیم راستا همان بود و مقصد همین. همه با هر رنگ و هر سبکی در این رودخانه جاری می شدیم و به میدان آزادی می رسیدیم، اما تقدیر ما را کمی دیرتر به این سیل خروشان رساند.
حالا با خودم فکر می کنم اگر راستا را خالی کنم خیلی از آنها که وامدار انقلاب هستند و خود را طلبکار می دانند از این جای خالی چقدر خشنود می شوند؟ من همواره در بیست و دوم بهمن این راه را می روم تا به خاطر بیاورم باید از انقلابی که پرچم ابرقدرت جدید را بلند کرد، ممنون باشم.
به اولین راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه فکر می کنم، به آنها که هنوز آرم شاهنشاهی روی کلاه های نظامی شان بود اما رد سیلی مستشاران غربی و شرقی را هر روز در آینه روی صورت خود می دیدند و من امروز با خیال آسوده در آینه نگاه می کنم.
راهپیمایی بیست و دوم بهمن ادای دین است. ما بابت راهپیمایی از هیچ کس طلبکار نیستیم. این تفاوت بین انقلاب ما و انقلاب هایی نظیر همان انقلاب نارنجی در اوکراین است.
راهپیمایی در سال کرونا
کرونا خیلی چیزها را از ما گرفت. دورهمی های خانوادگی، محبت آمیز، همکاری و از همه مهم تر دورهمی های ملی که این آخری را بعدها بیشتر از امروز دلتنگ خواهیم شد.
بیست و دوم بهمن یکی از همین دورهمی ها بود که مثل صله رحم برای خانواده ای به نام ایران بود. به همان ترتیب که انقلاب اسلامی را تمام توده های مردم رقم زدند، همه در پملاقاتی این موجود مقدس شراکت داریم. انقلاب حتی مربوط به انقلابی ها نیست.
انقلاب یک دستاورد برای تمام ایرانی ها و حتی هموطنان ایدئولوژیک ما در سراسر قلمرو انقلاب اسلامی است.
همان گونه که دیدن پرچم های فاطمیون، زینبیون و دانشجویان آفریقایی، آسیایی و حتی اروپایی دیگر اتفاق عجیبی برای ما نیست.
حالا در سال کرونا به هرزبانی که می توانید به هم تبریک بگویید و نشان بدهید اگر در خیابان راه نمی رویم دلمان کنار دل یکدیگر است و از میان ایستگاه های مختلف به سمت میدان آزادی حرکت می نماید.
ان شاءا... سال آینده دوباره هم رکاب و همقدم یکدیگر باشیم.
مرتضی درخشان - روزنامه نگار / روزنامه وبلاگ لاوان
منبع: جام جم آنلاین